دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، به همت حجتالاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی به بیان نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن میپردازد. آنچه در ادامه میخوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه پانزدهم قرآن کریم است:
سبک زندگی قرآنی
قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ (97)
ضرورت دفاع از پاكان به هنگام تهمت
مفسران درباره شان نزول این آیه نوشتهاند هنگامى كه پيامبر(ص) به مدينه آمد روزى ابن صوريا (يكى از علماى يهود) با جمعى از يهود فدك نزد پيامبر اسلام(ص) آمدند، و سؤالات گوناگونى از حضرتش كردند، و نشانههايى را كه گواه نبوت و رسالت او بود جستجو کردند، از جمله گفتند: اى محمد خواب تو چگونه است؟ زيرا به ما اطلاعاتى در باره خواب پيامبر موعود داده شده است، فرمود: تنام عيناى و قلبى يقظان: چشم من به خواب مىرود اما قلبم بيدار است. گفتند راست گفتى اى محمد! و پس از سؤالات متعدد
ديگر، ابن صوريا گفت: يك سؤال باقى مانده كه اگر آن را صحيح جواب دهى به تو ايمان مىآوريم و از تو پيروى خواهيم كرد، نام آن فرشتهاى كه بر تو نازل مىشود چيست؟ فرمود: جبرئيل است.
ابن صوريا گفت: او دشمن ما است، دستورهاى مشكل در باره جهاد و جنگ مىآورد، اما ميكائيل هميشه دستورهاى ساده و راحت آورده، اگر فرشته وحى تو ميكائيل بود به تو ايمان مىآورديم!.(1)
حمايت و دفاع از پاكانى كه مورد تهمت قرار گيرند، لازم است. «نَزَّلَهُ ... بِإِذْنِ اللَّهِ» خداوند ضمن محكوم كردن تصورات بنی اسرائيل، از جبرئيل تجليل كرده كه بدون اذن ما كارى نمىكند و در رسالت خود، امين و رابط بين ما و پيامبر است.(2)
تفسیر
قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (94) وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (95)
گريز معتقدان به قيامت از مرگ به خاطر ارتكاب گناهان
قل ان كانت لكم الدّار الآخرة عند اللّه خالصة من دون النّاس. مقصود از مالك بودن سراى آخرت (لكم الدار) نيكبخت شدن در آن سراست؛ زيرا كسى كه مالك خانهاى باشد آن را مطابق ميل خود ترتيب مىدهد، بهگونهاى كه باعث نيكبختى او شود. «خالصة» يعنى پيراسته، و مراد از آن پيراستگى سراى آخرت از رنج و ناخوشايندى است. و «من دون النّاس» اشاره به اين پندار يهود دارد كه آنان تنها دين خود را بر حق مىشمردند و ساير اديان را باطل مىدانستند، لذا بر اين باور بودند كه هر كس يهودى نباشد از مواهب آخرت و سعادت آن محروم خواهد بود.
«فتمنّوا الموت ان كنتم صادقين» (اگر راست مىگوييد آرزوى مرگ كنيد) خداوند با اين جمله يهوديان را به لازمه فطرى و آشكار سخنشان كه مىگفتند نيكبختى سراى آخرت از آنِ ماست، مجاب كرده است.
توضيح اينكه: هر انسانى بلكه هر موجود ذى شعورى اگر ميان آسايش و رنج مخيّر شود، بىترديد آسايش را بر رنج برمىگزيند، و اگر يك زندگىِ پررنجى داشته باشد كه خوشىهاى آن با مشكلات فراوانى آميخته باشد، ولى بداند كه پس از مدتى به يك زندگى كاملًا آسوده و دور از رنج مىرسد، قطعاً آرزو مىكند كه هر چه زودتر زندگىاش پايان پذيرد تا به زندگى ديگر برسد. چنين كسى همواره در حسرت آن زندگى به سر مىبرد و هرگز از خاطرش محو نمىشود و عملش نشان مىدهد كه درصدد رسيدن به آن زندگى است. قرآن مىگويد: اگر يهوديان در ادعايشان راست مىگويند بايد مرگ در ذايقه آنان شيرين باشد و دلهايشان براى آن بتپد، چرا كه مرگ تنها وسيله براى رسيدن آنان به آن سراى خوش است. در آيه بعد خداوند اين نكته را بيان مىكند كه آنان هرگز تمنّاى مرگ نمىكنند، و در آيه 96 نشانه آن را يادآور مىشود كه هر كس به شيوه زندگى آنها بنگرد درمىيابد كه آنان به زندگى دنيا از همه حتّى از مشركان كه آخرت را باور ندارند، حريصترند.(3)
ريشههاى ترس از مرگ
بيشتر مردم از مرگ مىترسند و وحشت دارند و پس از تحليل و بررسى مىبينيم كه ريشه اين ترس را يكى از دو چيز تشكيل مىدهد:
1- بسيارى از مردم مرگ را به معنى فنا و نيستى و نابودى تفسير مىكنند و بديهى است كه انسان از فنا و نيستى وحشت دارد، اگر انسان مرگ را به اين معنى تفسير كند حتما از آن گريزان خواهد بود، و لذا حتى در بهترين حالات زندگى و در اوج پيروزى فكر اين مطلب كه روزى اين زندگى پايان مىيابد، شهد زندگى را در كام آنان زهر مىكند، و هميشه از اين نظر نگرانند.
2- افرادى كه مرگ را پايان زندگى نمىدانند و مقدمهاى براى زندگى در سرايى وسيعتر و عالیتر مىبينند به خاطر اعمال خود و خلافكاریها از مرگ وحشت دارند، زيرا مرگ را آغاز رسيدن به نتایج شوم اعمال خود مىبينند، بنا بر اين براى فرار از محاسبه الهى و كيفر اعمال، ميل دارند هر چه بيشتر مرگ را به عقب بيندازند، آيه بالا اشاره به دسته دوم مىكند.
ولى پيغمبران بزرگ خدا از يك سو ايمان به زندگى جاويدان بعد از مرگ را در دلها زنده كردند و چهره ظاهرى وحشتناك مرگ را در نظرها دگرگون ساخته، چهره واقعى آن را كه دريچهاى به زندگى عالیتر است به مردم نشان دادند.
و از سوى ديگر دعوت به «پاكى عمل» كردند تا وحشت از مرگ به خاطر كيفر اعمال نيز زائل شود، بنا بر اين مردم با ايمان از پايان زندگى و مرگ به هيچ وجه وحشت ندارند.(4)
منابع:
1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص361.
2. قرائتى، محسن، تفسير نور، ج1، ص161.
3. سيد محمد رضا صفوى، ترجمه قرآن براساس الميزان همراه با خلاصه تفسير الميزان، 1جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.
4. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص358.
انتهای پیام